الحمدلله

الحمدلله

اگر تمام عمرم رو تو سجده باشم و ذکر حمد و شکر بگیرم باز نمی تونم حق این نعمت رو ادا کنم، با تمام وجودم این حرف رو می زنم،

یه عده می گن دینی که در اون متولد می شی مهم نیست، هر چند که حق باشه، مهم اینه که خودت با دلیل و منطق به حق رسیده باشی، حرف خوبیه، منم قبول داشتم، تا اینکه مصاحبه ای از دکتر عصام العباد عربستانی رو خوندم، ایشون که از علمای وهابی عربستان بودند و کرسی تدریس در دانشگاه مدینه داشتند و به گفته خودشون چند تا کتاب هم بر علیه اهل بیت و تشیع نوشته بودند، در حین این تحقیقات و تألیفات، پی به حقانیت مذهب تشیع می برند و بعد از بررسی های دقیق و افکار عمیق به این مذهب مشرف می شوند، چند کتاب هم در اثبات حقانیت شیعه می نویسند، اما محل استشهاد من به این نکته از مصاحبه ایشونه که وقتی ازش می پرسند الآن که شیعه شدید چه احساسی نسبت به خلفای اهل سنت دارید؟ جوابش خیلی جالب بود، گفت: با وجود این که الآن با دلیل و منطق می دونم که اون خلفا غاصب بودند و ناحق، ظلم کردند به اهل بیت، به پیامبر، به بشریت ولی هنوز وقتی کسی پیش من بد این ها رو می گه ناخودآگاه ناراحت می شم، هنوز نتونستم محبت اونارو از ته دلم بیرون کنم...

واقعا اگه تمام عمرمون رو در سجده بگذرونیم برای شکر نعمت محبت علی و بغض دشمنان علی بازم کم گذاشتیم...

الحمدلله الذی جعلنا من متمسکین بولایه امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(ع)

 

امام جواد(ع)

شهادت عصا بر امامت امام جواد(ع)

قاضى یحیى بن اکثم ـ که از دشمنان سرسخت اهل بیت (ع) و از گرفتاران در دام عْجبِ علم و حریصان بر مقام و مال دنیا بود ـ مى‌گوید:

روزى داخل مسجد رسول‌الله (ص) شدم که قبر منور پیامبر خدا ـ صلى الله علیه و آله وسلم ـ را زیارت کنم. امام جواد ـ علیه السلام ـ را دیدم. با او راجع به مسائل گوناگونى مناظره کردم. همه را پاسخ داد. به او گفتم: می‌خواهم چیزى از شما بپرسم، ولى شرم دارم. امام (ع) فرمود: من پاسخ آن را بدون آن‌که سؤالت را بر زبان آورى، مى‌گویم. تو مى‌خواهى سؤال کنى "امام کیست"؟

گفتم: آرى؛ به خدا سوگند سؤالم همین است.

فرمود: منم

گفتم: نشانه‌اى بر این مدعا دارى؟

در این هنگام عصایى که در دست آن حضرت بود، به سخن درآمد و گفت:

ان مولائى امام هذا الزمان و هو الحجة: همانا مولاى من حجت خدا و امام این زمان است.


غم دل من...


صرفا جهت اطلاع...

صرفا جهت اطلاع عزیزان عارضم که این وبلاگ درپیت را برای این ساختم که بتوانم غم دلم را در آن بنویسم، برای همین هم اسمش را گذاشتم غم دل، به هرکسی هم می رسم می گویم به غمکده من سری بزن...

صرفا جهت ریا عرض می کنم، که، همیشه سعی کرده ام دلم را غمگین هر مساله ای نکنم(نا سلامتی دله ها! سطل آشغال نیست که آشغال دونیش کنم) فقیر بوده ام، اما؛ خودم را درگیر فقر نکرده ام، حداقل سعی کرده ام که نکنم، گناه فراوان کرده ام و گناهکارم، اما؛ مأیوس از رحم خدا نیستم و نخواهم بود، عاشق بوده ام، اما؛ غصه وصال نخورده ام و به خدا سپرده ام و کامیاب گشته ام...

خلاصه به نظر من یکی، واقعا حیف است که انسان غصه های حیوانی داشته باشد، غصه شکم و گرسنگی، که با لقمه نان خالی هم رفع می شود، غصه شهوت و شهرت، غصه مرکب و مسکن...البته نه این که خودم این غصه ها را ندارم، دارم، خیلی هم دارم، اما لااقل سعی می کنم این غصه های فرشی ام برغصه های عرشی ام نچربند، غلبه نکنند، از صفحه دلم محوشان نکنند...

اعتقادم در مورد اسلام هم همین است، یعنی فکر می کنم اسلام بیش از آنکه غم حیوانیت ما را بخورد، غم انسانیت ما را می خورد، اسلام اگر فقر را مصیبت می پنداشت پغمبرش نمی فرمود: "الفقر فخری" اسلام اگر ثروت را بد می دانست امام صادقش لباس های فاخر نمی پوشید، اسلام اگر با قدرت میانه خوبی نداشت امیرالمؤمنینش حاکم اسلامی نمی شد...

البته انسانیتی که اسلام از آن دم می زند زمین تا آسمان با انسانیتی که امروزه در جوامع غربی و غرب زده باب شده فرق می کند، اساسا انسانیتی که فلاسفه غربی به دنبال آن هستند انسانیت نیست، انسان مداری است، حقوق بشری که از آن دم می زنند، حقوق بشر نیست، بلکه حقوق بشر مدارانه است، در یک کلام آنها اومانیسم را می خواهند، خدایگی انسان را می خواهند، خدا ناشناسی انسان را می خواهند نه انسانیت انسان را همواره دم از آزادی همجنس بازی می زنند و آن را حق شخصی هر فردی می پندارند و در عین حال حجاب را مانع می شوند و آن را تضییع حقوق شهروندان می نامند، اینان انسان را حیوانی دو پا می خواهند. "اولئک کالانعام بل هم اضل" اما اسلام انسان را در پناه خدا می خواهد و عزتش را در خدا جویی اش می داند نه در لذت طلبی و کامجویی،

غرض این که اسلام نه مارکسیستی و کمونیستی است و نه لیبرالیستی و سکولاریستی، اسلام، اسلام است، غمش،  انسانیت است، انسانیت الهی نه انسانیت حیوانی و اومانیستی...

دی شيخ با چراغ همی گشت گرد شهر

كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند : « يافت می نشود جسته ايم ما »

گفت: « آنكه يافت می نشود آنم آرزوست »

خون دل

همه این پست ها را گذاشتم تا برسم به این کلام آوینی

او که سید شهیدان اهل قلم بود

او که غم دلش، نه، بلکه؛ خون دلش مظلومیت مولایش علی بود

همو که گفت:

  شهادت در رکاب امام خمینی زیباست اما دفاع از ولی فقیه حاضر از آن زیباتر است؛ خون دادن برای امام خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای از آن هم زیباتر است


مرحوم دولابی(ره) و امام خامنه ای

مرحوم دولابی(ره) و امام خامنه ای

امام خمینی "رحمت الله" مظهر مهابت بود و رهبری (( آیت الله خامنه ای ))مظهر محبت. خداوند متعال به امام نعمت ها را یکجا داد و امام هم این نعمت ها را برای استقرار نظام جمهوری اسلامی مصرف کردند. ولی نعمت ها به حضرت آقا را خدا تدریجی به ایشان می دهد و در هر مرحله ای متناسب با شرایط، خدا نعمت هایی را به ایشان می دهد یعنی شرایط آن نعمت ها را خود آقا فراهم می کنند.


حجت الاسلام فاطمی نیا و امام خامنه ای

حجت الاسلام فاطمی نیا و امام خامنه ای

این مرد بزرگ عز اسلام است و هرکس با این مرد بزرگ با مقام معظم رهبری مخالفت کند خدا ازش نمی گذرد، اگر یقین نداشتم نمی گفتم خدایا تو شاهدی که چیزی می دونم و می گم جوانی باشد، پیری باشد، هرکس باشد با یک مشت افکار پوسیده و پاشیده که از صاحبان هواهای فاسد نفسانی گاهی عرضه می شود. توجه فرمودی؟

اگر کسی گوش به حرف کسی بده و خدای ناکرده بر این بر بیاد که
با این مرد بزرگ که امروز آبروی اسلام است، عز اسلام است. این فرزند حضرت زهرا، امروز این میراث پرچم دار اسلام است، امروز این میراث مشعل دار ام القری است. رهبر ما این مرد بزرگه هرکس با او مخالفت کنه با اسلام مخالفت کرده و هرکس با شئونات اسلام مخالفت کند خدا او را نمی بخشد حواستون باشه.

آیت الله جوادی آملی و امام خامنه ای


آیت الله جوادی آملی و امام خامنه ای
 رهبری نه پست است نه مقام ، بلکه امام جامعه است.چگونه است که در نماز با اقتدای چند نفر می گوییم امام جماعت ، اما به رهبر جهان اسلام نگوییم امام؟

.هر لفظی غیر از امام خامنه ای جفاست به ایشان.


آیت الله عبدالله نظری مازندرانی و امام خامنه ای

آیت الله عبدالله نظری مازندرانی و امام خامنه ای 

 برای حمایت و محافظت از رهبر معظم انقلاب پا در رکاب خواهم برد امروز حمایت از ولایت فقیه یک امر واجب بر همگان است و باید به صورت جدی به این مساله توجه شود همه افراد باید این مساله را برای خود یک فریضه مهم بدانید.



آیت الله بهاءالدینی(ره) و امام خامنه ای


آیت الله بهاءالدینی(ره) و امام خامنه ای

1- بعد از امام اگر بشود به کسی اعتماد کرد به این سید (آیة الله خامنه ای)است.. آقای خامنه ای از همه به امام نزدیک تر است
  . . .کسی که ما به اوامیدواریم آقای خامنه ای است . . . این دید ماست، نزد ما محرز است سیدعلی خامنه ای.
2- علامه بهاءالدینی چند سال قبل از فوت حضرت امام فرمودند:
مساله قائم مقامی سر نمیگیرد. دلخوشی ما به آقای خامنه ای ست. صبح صادق 16/3/84
3- در دیداری که مقام معظم رهبری در قم و در خانه علامه بهاءالدینی دارند. روز بعد که جمعی بخانه علامه بهاءالدینی میروند. سوال میکنند دیروز مقام معظم رهبری اینجا آمدند میفرماید بله
چند دقیقه خورشید تابید و رفت.
او چون خورشیدی دارای خیرو برکت است. دید ما و حرف ما این ست که آقای خامنه ای را باید کمک کنید.
کتاب پرتوی از خورشید علی شیرازی ص 40
4- این ماجرا را من از آقای صدیقی نقل قول می کنم .
در زمان ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای ، آقا با آقای بهاءالدینی (ره) ارتباطی نداشت . آقای فاطمی‌نیا رابط آشنایی شدند و رابطه آقا و آقای‌ بهاءالدینی خیلی نزدیك شد .
بعد از رهبری مقام معظم رهبری ، آقای بهاءالدینی کسالتی پیدا کرده بودند و بیمارستان هم نمی‌رفتند .
آقای خامنه‌ای به آقای فاطمی‌نیا گفته بودند که به آقای بهاءالدینی بفرمایید که حتماً دکتر بروند و اگر هزینه‌ای هم دارد بدهید.
بالاخره به آقای بهاءالدینی گفتند كه آقا گفتند شما حتماً بیمارستان بروید.
خلاصه به خاطر دستور آقا، ایشان می‌آیند تهران بیمارستان خاتم و مدتی بستری می شوند برای معالجه .
این را آقای صدیقی می‌گفت، می‌گفت من رفتم عیادت‌شان و به آقای بهاءالدینی گفتم آقا حالتان بعد از عمل چه طور است؟
آیت الله بهاءالدینی گفتند :
الحمد لله! الحمد لله! ما به حرف این سید (آیت الله خامنه‌ای) گوش كردیم، آمدیم بیمارستان، آقا (امام زمان) آمد ملاقات ما .
5- به گزارش اختصاصی خبرنگار رهوا از یک منبع آگاه : قرار بوداز طرف مجلس خبرگان آقای منتظری انتخاب شود ازتمام علما برای ایشان امضاي تاييدگرفته میشد.روزی برای گرفتن امضا چند از نزدیکان منتظری به خدمت آيت الله سید رضا بهاء الديني رسيدند اما ايشان امضا نكردند هرچه ازفرستادگان منتظري اصرار ازايشان انكار.تاآنجا كه خود منتظري شخصا به خدمت ايشان رسید وتمام كتابهايي كه درمورد ولايت فقيه نوشته بود را محضر حضرت
آقا قرار دادند حضرت آقا تمام كتاب ها راجمع كردند و به منتظري چند لحظه نگاه کردند و خنده کوتاهی کردند و فرمودند
ولايت فقيه نوشتني نيست فهميدني است
این منبع نزدیک به بیت بهاءالدینی نقل میکند که از حضرت آقا پرسیدم چرا ايشان راتاييد نكرديد مگه شخص ديگري هم ميتواند .بعد از امام (ره) به مقام رهبری برسند
حضرت آقا فرمودند : البته هیچ كس حاج آقا روح الله نمی شود، ولی
آقا سیدعلی خامنه ای حقیقتا ولی فقیه هستند و رهبر ,از همه به امام نزدیكتر است. كسی كه ما به او امیدواریم آقای خامنه ای است. شما از ما قبول نمی كنید و تعجب می كنید، ولی این دید ماست، نزد ما محرز است آقاسید علی خامنه ای رهبر آینده هستند و ايشان باز هم فرمودند : نظر ما سيد علي سید علی سید علی خامنه اي است
این منبع آگاه در گوشه ای دیگر از گفتگو با رهوا بیان کرد که :زمان می گذشت و به مرور زمان سخنان گهربار و گلواژه های بینش آفرین این پیر روشن ضمیر، بیشتر و بهتر عملی می شد. تا این كه رحلت حضرت امام خمینی قدس سره و انتخاب حضرت آیةالله خامنه ای (حفظه الله) پیش آمد.
محضر آقا جان رسیدیم و به عنوان خبر روز خدمتشان عرض كردیم. فرمودند:ما مدتها پیش به این مطلب رسیده بودیم و نظر خود را بیان کردیم که
هیچ کس بعد از حاج آقا روح الله نمیتواند رهبر شود جز سید علی آقا و باید به ایشان كمك كرد تا تنها نباشد.
برپایه همین گزارش:قبل از ریاست جمهوری آقای خامنه ای روزی در بیت محترم حضرت آقا بهاءالدینی بودیم که آقای خامنه اي كه درآن زمان نماينده مجلس بودند به بیت ایشان (منزل)تشريف آورده اند و وقتي که آقای خامنه ای رفتند آقا زیر لب فرمودند :خورشيدلحظه اي تابيد ورفت!
يكي از روزها كه حضرت آقا تشريف برده بودند به جمكران، حدود ساعت دو شب به حضرت آيت‌الله العظمي بهاءالديني خبر مي‌دهند كه آقا صبح بعد از نماز مي‌خواهند تشريف بياورند منزل شما. تيم حفاظت ساعت چهار صبح براي آماده كردن شرايط به منزل ايشان مي‌روند كه متوجه مي‌شوند آقاي بهاءالديني، پيرمرد نود ساله جلوي در خانه ايستاده‌اند. مي‌گويند: آقا چرا با اين كهولت سن اينجا تشريف داريد؟ ايشان مي‌فرمايند:
براي ديدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتي كه شما زنگ زديد آمده‌ام استقبال.
یکی از نزدیکان آیت الله بهاالدینی هم درباره پیش بینی ایشان در باره رهبری آقا اینچنین نقل میکند: گاهی که صحبت از قائم مقامی برخی افراد بعد از امام می شد، ایشان لبخندی ملیح زده و با تامل اندیشمندانه ای می فرمود: ما این طور نمی بینیم، چون خدا نمی خواهد، هر چند بعضی تلاش می کنند . خیال می کنند می توانند برای شیعه از جانب خود رهبر و مرجع درست کنند.
آن گاه این داستان را بیان می کردند که:در زمان سید ابوالحسن اصفهانی برای مرجعیت بعد از ایشان، تبلیغ زیادی برای میرزا محمد حسین اصفهانی (کمپانی) کردند، ولی از آن جاکه خدا نمی خواست، میرزا محمد حسین اصفهانی پنج سال قبل از سید ابوالحسن اصفهانی رحلت کرد و سید ابوالحسن اصفهانی بر پیکرش نماز خواند.
6- آیت الله فاطمی نیا:بعد از اینکه در سال 68 مجلس خبرگان به رهبری امام خامنه ای رای می دهند. بعد از فوت امام خمینی، رهبر انقلاب به دیدار آیت الله بها الدینی می روند آیت الله العظمی بها الدینی اصرار داشته اند که دست آقا را ببوسند و آقا هم نمی گذاشتند. این عالم بزرگوار وقتی امتناع رهبر انقلاب را می بیند می فرماید:
اجازه بدهید تا من دستتان را ببوسم تا فردا که به محضر جده ام زهرا مشرف شدم به ایشان عرض کنم، دست ولی خود را بوسیدم.  
7- به نقل از آیت الله فاطمی نیا : من این مطلب را همه جا می گویم و شما هم همه جا محکم بگویید. 4 بزرگ به من فرموده اند و هر 4 نفر هم زنده اند.سخنان این بزرگواران را هم ضبط کرده ام.من این مطلب را جدا جدا از این 4 بزرگوار پرسیده ام وبا هم نبوده اند.این 4 نفر حضرات آیات، آیت الله بها الدینی ،آیت الله امجد،جناب آقای احدی از علما و حجت الاسلام و المسلین حیدری کاشانی هستند.سال 61 آقای منتظری قائم مقام می شوند و هر 4 نفر نگران می شوند.همان سال این ها خدمت آیت الله بها الدینی (به عنوان قله خود)می روند و از ایشان در مورد رهبر آینده می پرسند.این مطالب که از آیت الله بها الدینی نقل خواهم کرد عین عبارت هاست و کسانی که مکتوب نیز می خواهند به کتاب سیری در آفاق مراجعه کنند. آیت الله بها الدینی در جواب این 3 عزیز می فرماید:
«آقای منتظری رهبر نمی شود، همه ی امید ما فرزند عزیز زهرا سید علی خامنه ای است.ایشان را اطاعت و حمایت کنید.»

 8-  از زبان داماد اين عالم رباني: آيت‌الله بهاءالديني از ديدار با ایشان بسيار به وجد آمدند و به مقام معظم رهبري با عنوان «السلام عليك يا وديعة‌الله» سلام دادند اين در حالي بود كه مقام معظم رهبري از نظر سني جاي پسر آيت‌الله بهاءالديني به حساب مي‌آمدند.

آیت الله وحید خراسانی و امام خامنه ای

آیت الله وحید خراسانی و امام خامنه ای

1- هنگامی كه آیت الله آملی لاریجانی برای مشورت به خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیده بودند تا نظرات ایشان را در خصوص پست ریاست قوه قضاییه جویا شوند ایشان فرمودند به هرطریق كه می توانید این سید را كمك دهید ایشان تنها است اگر شما او را كمك نكند پس چه كسی به ایشان یاری رساند.

2- روزی یكی از طلبه ها خدمت آقای وحید خراسانی می رود و از اوضاع و احوال كشور گلایه می كند و ایشان خطاب به این طلبه جوان می گویند آیا من می توانم كشور را اداره كنم ؟
این طلبه جوان بعد از مدتی تفكر می گوید؟ خیر شما نمی توانید این كشور را اداره كنید
آیت الله وحید می گویند به راستی چه كسی بهتر از مقام معظم رهبری می تواند این كشور را اداره كند.
3-
  آیت الله محمد مهدی شب زنده دار نیز در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حمایت آیت الله وحید خراسانی از مقام معظم رهبری گفت: آیت الله العظمی وحید خراسانی که ما بیست و چند سال خدمت ایشان مشرف می شدیم و تلمذ کردیم، چند بار در جلسات مختلف فرمودند «کارهای آقای خامنه ای بر اساس موازین است».